فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Look Up

lʊk ʌp lʊk ʌp

گذشته‌ی ساده:

looked up

شکل سوم:

looked up

سوم‌شخص مفرد:

looks up

وجه وصفی حال:

looking up

توضیحات:

شکل‌های نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): lookup و look-up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb verb - intransitive informal C1

بهتر شدن، بهبود یافتن

Don't worry, things are going to look up soon.

نگران نباش، همه چیز به‌زودی بهتر می‌شه.

The economy is finally starting to look up after a long period of decline.

اقتصاد بالاخره پس از یک دوره‌ی طولانی افول شروع به بهبود یافتن کرد.

phrasal verb verb - intransitive verb - transitive

نگاه کردن به، جست‌وجو کردن در (کتاب لغت و غیره)، نگاه کردن، دنبال ... گشتن، پیدا کردن (در کتاب لغت و لیست و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Can you look up the definition of that word for me?

آیا می‌توانید تعریف آن لغت را برای من پیدا کنید؟

Don't forget to look up the train schedule.

یادت نرود که برنامه‌ی قطار را نگاه کنی.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I need to look up the address of the restaurant before we go.

قبل از رفتن باید آدرس رستوران را جست‌وجو کنم.

phrasal verb verb - transitive informal

سر زدن

Don't forget to look up your cousin.

یادت نرود که به پسر عمویت سر بزنی.

It's nice to look up old friends.

خوب است که به دوستان قدیمی سر بزنید.

noun

جست‌وجو (کتاب لغت و غیره)

The lookup in the dictionary helped me find the definition I was looking for.

جست‌وجو در فرهنگ لغت به من کمک کرد تا تعریفی که به دنبالش بودم، پیدا کنم.

I always use online look-up tools to research new topics.

من همیشه از ابزارهای جست‌وجوی آنلاین برای تحقیق در مورد موضوعات جدید استفاده می‌کنم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The lookup in the phone book made it easy to find the number I needed.

جست‌وجو در دفترچه‌ی تلفن، پیدا کردن شماره‌ی مورد نیازم را آسان کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد look up

  1. verb research
    Synonyms:
    search for seek find discover hunt for track down confirm scan peruse seek out come upon
    Antonyms:
    wing it
  1. verb improve
    Synonyms:
    get better advance progress pick up mend gain ameliorate recuperate come along shape up show improvement convalesce perk up
    Antonyms:
    worsen decline

ارجاع به لغت look up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «look up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/look-up-2

لغات نزدیک look up

پیشنهاد بهبود معانی