آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ مرداد ۱۴۰۴

    Look Up

    lʊk ʌp lʊk ʌp

    گذشته‌ی ساده:

    looked up

    شکل سوم:

    looked up

    سوم‌شخص مفرد:

    looks up

    وجه وصفی حال:

    looking up

    توضیحات:

    شکل‌های نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): lookup و look-up

    معنی look up | جمله با look up

    phrasal verb informal C1

    بهتر شدن، بهبود یافتن

    Don't worry, things are going to look up soon.

    نگران نباش، همه چیز به‌زودی بهتر می‌شه.

    The economy is finally starting to look up after a long period of decline.

    اقتصاد بالاخره پس از یک دوره‌ی طولانی افول شروع به بهبود یافتن کرد.

    phrasal verb B1

    نگاه کردن، جست‌وجو کردن، نگاه کردن، دنبال چیزی گشتن، پیدا کردن (در کتاب لغت و لیست و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    Can you look up the definition of that word for me?

    آیا می‌توانید تعریف آن لغت را برای من پیدا کنید؟

    Don't forget to look up the train schedule.

    یادت نرود که برنامه‌ی قطار را نگاه کنی.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I need to look up the address of the restaurant before we go.

    قبل از رفتن باید آدرس رستوران را جست‌وجو کنم.

    phrasal verb informal

    سر زدن

    Don't forget to look up your cousin.

    یادت نرود که به پسر عمویت سر بزنی.

    It's nice to look up old friends.

    خوب است که به دوستان قدیمی سر بزنید.

    noun countable

    جست‌وجو (کتاب لغت و غیره)

    The lookup in the dictionary helped me find the definition I was looking for.

    جست‌وجو در فرهنگ لغت به من کمک کرد تا تعریفی که به دنبالش بودم، پیدا کنم.

    I always use online look-up tools to research new topics.

    من همیشه از ابزارهای جست‌وجوی آنلاین برای تحقیق در مورد موضوعات جدید استفاده می‌کنم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The lookup in the phone book made it easy to find the number I needed.

    جست‌وجو در دفترچه‌ی تلفن، پیدا کردن شماره‌ی مورد نیازم را آسان کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد look up

    1. verb research
      Synonyms:
      search for seek find discover hunt for track down confirm scan peruse seek out come upon
      Antonyms:
      wing it
    1. verb improve
      Synonyms:
      get better advance progress pick up mend gain ameliorate recuperate come along shape up show improvement convalesce perk up
      Antonyms:
      worsen decline

    سوال‌های رایج look up

    گذشته‌ی ساده look up چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده look up در زبان انگلیسی looked up است.

    شکل سوم look up چی میشه؟

    شکل سوم look up در زبان انگلیسی looked up است.

    وجه وصفی حال look up چی میشه؟

    وجه وصفی حال look up در زبان انگلیسی looking up است.

    سوم‌شخص مفرد look up چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد look up در زبان انگلیسی looks up است.

    ارجاع به لغت look up

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «look up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/look-up-2

    لغات نزدیک look up

    • - look to
    • - look to one's laurels
    • - look up
    • - look up and down
    • - look up table
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.