فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Perk Up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

سرحال شدن، شنگول شدن، سرحال آوردن، انرژی دادن

We perked up when we heard the good news.

وقتی خبر خوب را شنیدیم، سرحال شدیم.

Would you like a cup of coffee? It might perk you up.

قهوه می‌خوری؟ سرحالت میاره.

phrasal verb

رنگ‌ورو بخشیدن، شیک کردن، ژیگول کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The new paint job really perked up the room.

نقاشی جدید واقعاٌ اتاق رو شیک کرده.

He perked room up with his art.

با نقاشی‌هایش اتاق را شیک کرد.

phrasal verb

تیز کردن گوش‌ها، بلند کردن سر

The dog's ears perked up.

گوش‌های سگ تیز شد.

My ears perked up when I heard my name mentioned.

با شنیدن نامم گوش‌هایم تیز شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد perk up

  1. verb cheer
    Synonyms:
    improve recover revive cheer up brighten mend refresh liven up invigorate buck up renew ameliorate recuperate rally pep up be refreshed look up gain shake take heart
    Antonyms:
    depress

ارجاع به لغت perk up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perk up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perk-up

لغات نزدیک perk up

پیشنهاد بهبود معانی