Ameliorate

əˈmiːliəreɪt əˈmiːliəreɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ameliorated
  • شکل سوم:

    ameliorated
  • سوم‌شخص مفرد:

    ameliorates
  • وجه وصفی حال:

    ameliorating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
بهتر کردن، اصلاح کردن، چاره کردن، بهتر شدن، بهبودی یافتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The economic situation has ameliorated considerably.
- وضع اقتصادی به‌طورقابل‌ملاحظه‌ای بهتر شده است.
- There has been no further amelioration in her condition.
- حال او اصلاً بهتر نشده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ameliorate

  1. verb make, become better
    Synonyms:
    help improve relieve alleviate mitigate lighten upgrade amend step up meliorate
    Antonyms:
    worsen

ارجاع به لغت ameliorate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ameliorate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ameliorate

لغات نزدیک ameliorate

پیشنهاد بهبود معانی