گذشتهی ساده:
amelioratedشکل سوم:
amelioratedسومشخص مفرد:
amelioratesوجه وصفی حال:
amelioratingبهتر کردن، اصلاح کردن، چاره کردن، بهتر شدن، بهبودی یافتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The economic situation has ameliorated considerably.
وضع اقتصادی بهطورقابلملاحظهای بهتر شده است.
There has been no further amelioration in her condition.
حال او اصلاً بهتر نشده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ameliorate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ameliorate