گذشتهی ساده:
alleviatedشکل سوم:
alleviatedسومشخص مفرد:
alleviatesوجه وصفی حال:
alleviatingکم کردن، کاهش دادن، فرونشاندن، آرام کردن، کاستن از، تقلیل دادن، تسکین دادن، گساریدن (رنج و درد و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Taking a walk outside can help alleviate stress and anxiety.
پیادهروی در خارج از منزل میتواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند.
a drug to alleviate a toothache
دارویی برای تسکین دندان درد
to alleviate poverty
کم کردن فقر
When a fever is alleviated and its alleviation is through a fragrant and clean distillation.
چون تب بگسارد و گساریدن آن به عرقی خوشبوی و پاکیزه باشد.
گذشتهی ساده alleviate در زبان انگلیسی alleviated است.
شکل سوم alleviate در زبان انگلیسی alleviated است.
وجه وصفی حال alleviate در زبان انگلیسی alleviating است.
سومشخص مفرد alleviate در زبان انگلیسی alleviates است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «alleviate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alleviate