گذشتهی ساده:
heightenedشکل سوم:
heightenedسومشخص مفرد:
heightensوجه وصفی حال:
heighteningبلند کردن، بلندتر کردن، بالا بردن، زیاد کردن، شدید کردن، بسط دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The building has been heightened by the addition of another storey.
ساختمان با افزوده شدن یک طبقهی دیگر بلندتر شده است.
He was heightening his speed.
او سرعت خود را بیشتر میکرد.
heightening the citizen's awareness
بالا بردن (سطح) آگاهی شهروندان
His speech heightened my admiration for him.
نطق او تحسین مرا نسبت به وی بیشتر کرد.
Happiness heightened the ruddiness of her cheeks.
خوشحالی سرخی گونههای او را بیشتر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «heighten» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heighten