فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Alleviate Bottlenecks

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

تنگناها را برطرف کردن، موانع را کاهش دادن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The new software is designed to alleviate bottlenecks in the workflow.

نرم افزار جدید برای کاهش تنگناها در جریان کار طراحی شده است.

We need to find ways to alleviate bottlenecks in the production process.

ما باید راه هایی برای کاهش موانع در فرآیند تولید پیدا کنیم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت alleviate bottlenecks

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alleviate bottlenecks» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alleviate-bottlenecks

لغات نزدیک alleviate bottlenecks

پیشنهاد بهبود معانی