زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Assuage

əˈsweɪdʒ əˈsweɪdʒ

گذشته‌ی ساده:

assuaged

شکل سوم:

assuaged

سوم‌شخص مفرد:

assuages

وجه وصفی حال:

assuaging

معنی assuage | جمله با assuage

verb - transitive

آرام کردن، تخفیف دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Nothing could assuage the pain of being separated from her.

هیچ‌چیز درد فراق او را تسکین نمی‌داد.

Her thirst for knowledge could never be assuaged.

عطش او برای دانش هرگز فرو نمی‌نشست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد assuage

  1. verb soothe, relieve
    Synonyms:
    ease relieve calm soothe quiet lighten alleviate lessen soften appease mitigate mollify pacify placate moderate still temper compose lull quench satisfy allay sweeten tranquilize palliate conciliate cool fill sate surfeit propitiate take the edge off take the sting out make nice pour oil on
    Antonyms:
    upset exacerbate

سوال‌های رایج assuage

گذشته‌ی ساده assuage چی میشه؟

گذشته‌ی ساده assuage در زبان انگلیسی assuaged است.

شکل سوم assuage چی میشه؟

شکل سوم assuage در زبان انگلیسی assuaged است.

وجه وصفی حال assuage چی میشه؟

وجه وصفی حال assuage در زبان انگلیسی assuaging است.

سوم‌شخص مفرد assuage چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد assuage در زبان انگلیسی assuages است.

ارجاع به لغت assuage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assuage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assuage

لغات نزدیک assuage

پیشنهاد بهبود معانی