آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Sate

ˈseɪt seɪt

معنی sate | جمله با sate

verb - transitive adverb

سیر کردن، راضی کردن، فرونشاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Foods that are too sweet sate me fast.

خوراک‌های خیلی شیرین زود مرا دل‌زده می‌کنند.

After a short while, the harem's pleasures sated him.

پس از اندک زمانی، لذایذ حرم‌سرا او را اشباع کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sate

  1. verb to satisfy to the full or to excess

ارجاع به لغت sate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sate

لغات نزدیک sate

پیشنهاد بهبود معانی