آیکن بنر

لیست کامل روزها، ماه‌ها و فصل‌ها به انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر معادل سپتامبر)

روز، ماه‌ و فصل انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر= سپتامبر)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Satiate

ˈseɪʃieɪt ˈseɪʃieɪt ˈseɪʃieɪt ˈseɪʃieɪt

معنی satiate | جمله با satiate

verb - transitive

سیر کردن، فروشناندن، اشباع شدن، اقناع شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Satiated with pleasure, she decided to become a nun.

چون از لذت سیر شده بود، تصمیم گرفت راهبه بشود.

an appetite that could not be satiated

اشتهایی که سیری‌ناپذیر بود

نمونه‌جمله‌های بیشتر

That event satiated his desire for revenge.

آن رویداد میل او را برای انتقام‌گیری اقناع کرد.

The cool spring water satiated our thirst.

آب خنک چشمه تشنگی ما را فرونشاند.

He was satiated with happiness.

خوشی زیر دلش زد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد satiate

  1. verb stuff, satisfy completely or excessively
    Antonyms:
    dissatisfy deprive leave wanting

ارجاع به لغت satiate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «satiate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/satiate

لغات نزدیک satiate

پیشنهاد بهبود معانی