Satiety

səˈtaɪəti səˈtaɪəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سیری، بی‌نیازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد satiety

  1. noun The condition of being full to or beyond satisfaction
    Synonyms: repletion, satiation, engorgement, surfeit

ارجاع به لغت satiety

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «satiety» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/satiety

لغات نزدیک satiety

پیشنهاد بهبود معانی