با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Satiation

ˈseɪʃieɪʃn̩ ˈseɪʃieɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    اقناع، اشباع
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد satiation

  1. noun The condition of being full to or beyond satisfaction
    Synonyms: repletion, satiety, engorgement, surfeit

ارجاع به لغت satiation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «satiation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/satiation

لغات نزدیک satiation

پیشنهاد بهبود معانی