آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Cloy

klɔɪ klɔɪ

معنی cloy | جمله با cloy

adverb

سیرکردن، بی‌رغبت کردن، بی‌میل شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The wedding cake really cloyed me.

کیک عروسی دلم را حسابی زد.

cloyed

زده، دل‌زده، بیزار

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cloy

ارجاع به لغت cloy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cloy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cloy

لغات نزدیک cloy

پیشنهاد بهبود معانی