حالبههمزن، مشمئزکننده، تهوعآور، ناخوشایند، چیزی که شورش را درمیآورد و دل را میزند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Although the perfume is intense, it is far from cloying.
با اینکه بوی این عطر تند است، مشمئزکننده نیست.
cloying sentimentality
احساسات تهوعآور
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cloying» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cloying