گذشتهی ساده:
stuffedشکل سوم:
stuffedسومشخص مفرد:
stuffsوجه وصفی حال:
stuffingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) آدم مغرور و خودنما
شیرینکاری کردن، مهارت خود را نشان دادن
(انگلیس - عامیانه) گمشو!، برو پی کار خودت!، خدا روزیت را جای دیگر بدهد
(قدیمی - ندا حاکی از رد اظهارات دیگران) چرندیات و لاطائلات!، چه چرندیاتی!
(عامیانه) درست خودش است!، درست همین!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stuff» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stuff