گذشتهی ساده:
crammedشکل سوم:
crammedسومشخص مفرد:
cramsوجه وصفی حال:
crammingپرکردن، چپاندن، فشردن، انباشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی پیشرفته
They crammed seventy of us into an old bus.
هفتاد نفر از ما را در یک اتوبوس قراضه چپاندند.
He crammed his mouth with food.
دهان خود را از خوراک پر کرد.
He crammed so many letters in the envelope that it tore.
او آنقدر نامه در پاکت چپاند که پاکت پاره شد.
a shelf crammed with books
طاقچهای پر از کتاب
فشرده انجام دادن، در مدت کوتاه گنجاندن، در مدت کم جا دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She managed to cram several errands into her lunch break.
او توانست چند کار مختلف را در زمان ناهارش فشرده انجام دهد.
The schedule was so tight that we had to cram every task into the afternoon.
برنامه آنقدر فشرده بود که مجبور شدیم تمام کارها را در بعدازظهر در مدت کم جا دهیم.
با عجله خواندن برای امتحان، درس را شب امتحانی خواندن، تندخوانی کردن، فشرده درس خواندن
He tried to cram a whole semester’s work into one weekend.
او سعی کرد کل مطالب یک ترم را در آخر هفته تندخوانی کند.
I had to cram all night to pass the final test.
مجبور شدم تمام شب را با عجله درس بخوانم تا در امتحان نهایی قبول شوم.
A week before the exam, he started cramming.
یک هفته به امتحان مانده گذاشت پشت درس.
cram courses
کلاسهای فشرده
گذشتهی ساده cram در زبان انگلیسی crammed است.
شکل سوم cram در زبان انگلیسی crammed است.
وجه وصفی حال cram در زبان انگلیسی cramming است.
سومشخص مفرد cram در زبان انگلیسی crams است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cram» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cram