آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۸ شهریور ۱۴۰۴

    Wolf

    wʊlf wʊlf

    شکل جمع:

    wolves

    معنی wolf | جمله با wolf

    noun verb - intransitive verb - transitive countable B2

    جانورشناسی گرگ، حریصانه خوردن، به وحشت انداختن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    He wolfed down the bread and left.

    نان را بلعید و رفت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wolf

    1. verb consume sloppily and fast
      Synonyms:
      devour gulp swallow gobble guzzle stuff cram bolt gorge pack slop slosh ingurgitate
      Antonyms:
      nibble

    Idioms

    keep the wolf from the door

    وسایل زندگی را فراهم کردن، خود را برای روز مبادا آماده کردن

    a wolf in sheep's clothing

    گرگی در لباس گوسفند، گرگی در لباس میش

    سوال‌های رایج wolf

    معنی wolf به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «wolf» در زبان فارسی به «گرگ» ترجمه می‌شود.

    گرگ حیوانی گوشت‌خوار، شکارچی و وحشی است که در فرهنگ‌ها و اسطوره‌های مختلف جایگاه ویژه‌ای دارد. این حیوان نمادی از قدرت، هوش، شجاعت و گاهی نیز خطر و ترس است. گرگ در بسیاری از داستان‌ها و افسانه‌ها حضور دارد و به دلیل رفتار اجتماعی و شکار گروهی، توجه انسان‌ها را همواره به خود جلب کرده است.

    از نظر زیست‌شناسی، گرگ‌ها موجوداتی اجتماعی هستند و در گروه‌هایی به نام «pack» زندگی می‌کنند. آن‌ها با هماهنگی و همکاری، شکار می‌کنند و برای بقای گروه قوانین مشخصی دارند. این ویژگی‌های اجتماعی گرگ باعث شده که در ادبیات و فرهنگ عامه، گرگ نمادی از هوش، نظم اجتماعی و همکاری باشد، هرچند رفتار شکارچیانه‌ی آن‌ها نیز جنبه‌ی تهدیدآمیز و خطرناک را نشان می‌دهد.

    در فرهنگ‌ها و ادبیات، گرگ گاه نمادی از خطر و تهدید است و گاه نشان‌دهنده‌ی شجاعت و وفاداری. در داستان‌های کودکان مانند «گرگ و سه بزغاله» یا «شنل قرمزی»، گرگ نمادی از دشمن یا تهدید است، اما در فرهنگ‌های دیگر، مانند برخی افسانه‌های بومی آمریکا یا اسکاندیناوی، گرگ‌ها موجوداتی محترم و راهنمایی‌کننده به شمار می‌روند. این دوگانگی نشان‌دهنده‌ی پیچیدگی رابطه انسان با طبیعت و حیوانات است.

    از نظر استعاری، «wolf» در زبان انگلیسی نیز به کار می‌رود تا ویژگی‌هایی مانند طمع، جسارت یا استقلال را به فرد نسبت دهد. برای مثال، اصطلاح «a lone wolf» به معنای «گرگ تنها» برای توصیف شخصی که مستقل عمل می‌کند و از دیگران جداست استفاده می‌شود. این کاربرد استعاری نشان می‌دهد که گرگ نه تنها یک حیوان واقعی، بلکه بخشی از زبان و نمادهای فرهنگی و اجتماعی انسان‌هاست.

    «wolf» واژه‌ای است که ترکیبی از معناهای زیستی، فرهنگی، ادبی و استعاری را در خود دارد. شناخت این واژه برای زبان‌آموزان کمک می‌کند تا علاوه بر درک معنای واقعی حیوان، با کاربردهای نمادین و استعاری آن نیز آشنا شوند و توانایی تحلیل متون ادبی، فرهنگی و محاوره‌ای انگلیسی را بهبود بخشند.

    شکل جمع wolf چی میشه؟

    شکل جمع wolf در زبان انگلیسی wolves است.

    ارجاع به لغت wolf

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wolf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wolf

    لغات نزدیک wolf

    • - wokeness
    • - wold
    • - wolf
    • - wolf call
    • - wolf cub
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.