آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Swallow

ˈswɑːloʊ ˈswɒləʊ

گذشته‌ی ساده:

swallowed

شکل سوم:

swallowed

سوم‌شخص مفرد:

swallows

وجه وصفی حال:

swallowing

شکل جمع:

swallows

معنی swallow | جمله با swallow

verb - intransitive verb - transitive B2

قورت دادن، بلعیدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

Chew the food well and then swallow.

خوراک را خوب بجو و سپس قورت بده.

He swallowed his lunch and rushed out.

نهارش را بلعید و با شتاب رفت.

verb - intransitive

قورت دادن آب دهان (به‌خاطر اضطراب یا ترس)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He swallowed and finally told her how he felt.

او آب دهانش را قورت داد و سرانجام به او گفت چه احساسی دارد.

She swallowed hard when she saw the exam questions.

وقتی سؤالات امتحان را دید، با سختی آب دهانش را قورت داد.

verb - transitive

فرو بردن، در خود جذب کردن، محو کردن، بلعیدن (مجازی)

We admired the view before the night swallowed it.

ما آن منظره را پیش‌از آنکه شب آن را در کام خود فرو‌ برد، تحسین کردیم.

She wished the earth would open and swallow her enemies.

آرزو می‌کرد که زمین دهان باز کند و دشمنان او را ببلعد.

verb - transitive

بلعیدن، فرو بردن، از بین بردن، قورت دادن، مصرف کردن (چیزی باارزش)

The renovation swallowed up all his free time.

نوسازی، تمام وقت آزاد او را بلعید.

Medical expenses swallowed up their savings.

هزینه‌های درمانی پس‌اندازشان را از مصرف کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He swallowed books like drinking water.

مثل آب خوردن کتاب‌ها را جذب می‌کرد.

verb - transitive informal C2

پذیرفتن، قبول کردن، تحمل کردن (بی‌چون‌وچرا)

They swallowed his words as gospel truth.

حرف‌های او را چون وحی منزل قبول می‌کردند.

I could not swallow this injustice.

این بی‌عدالتی را نمی‌توانستم تحمل کنم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They could not swallow the idea of being ruled by a young woman.

آنان نمی‌توانستند این فکر را بپذیرند که زن جوانی بر آن‌ها حکومت کند.

Her head could not swallow that problem.

مغز او قادر به درک آن مسئله نبود.

verb - transitive C2

سرکوب کردن، فرو خوردن، پنهان کردن، کنترل کردن، نگه داشتن (احساسات)

He decided to swallow his pride and ask his sister for help.

تصمیم گرفت غرور را کنار بگذارد و از خواهرش کمک بخواهد.

He swallowed his anger.

خشم خود را سرکوب کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to swallow a smile

لبخندی را سرکوب کردن

verb - transitive

پس گرفتن، عقب‌نشینی کردن، انکار کردن (حرف)

They forced Gallileo to swallow his claims.

گالیله را مجبور کردند که ادعاهای خود را پس بگیرد.

You must either swallow your words or die.

یا باید حرف‌های خود را انکار کنی یا بمیری.

noun countable

بلع، قلپ

He ate the figs in one swallow.

در یک حرکت انجیرها را بلعید.

He took a swallow of the bitter drug.

یک قلپ از داروی تلخ را نوشید.

noun countable

جانورشناسی پرستو (پرنده)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

A pair of swallows nested under the roof of our house.

یک جفت پرستو زیر سقف خانه‌ی ما لانه ساختند.

I watched a swallow swoop down and catch an insect mid-air.

من تماشا کردم که پرستو پایین آمد و حشره‌ای را در هوا گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد swallow

  1. verb believe without much thought
    Synonyms:
    accept buy fall for be naive
    Antonyms:

Collocations

swallow your pride

غرورت را کنار بگذار، غرورت را قورت بده

Idioms

a bitter pill to swallow

داروی تلخی که باید فرو داده شود، کار ناخوشایند ولی لازم، جام زهر

swallow the bait

گول خوردن، باور کردن، ملعبه شدن

one swallow does not make a summer

با یک گل بهار نمی‌شود

swallow one's pride

بر غرور خود چیره شدن

سوال‌های رایج swallow

گذشته‌ی ساده swallow چی میشه؟

گذشته‌ی ساده swallow در زبان انگلیسی swallowed است.

شکل سوم swallow چی میشه؟

شکل سوم swallow در زبان انگلیسی swallowed است.

شکل جمع swallow چی میشه؟

شکل جمع swallow در زبان انگلیسی swallows است.

وجه وصفی حال swallow چی میشه؟

وجه وصفی حال swallow در زبان انگلیسی swallowing است.

سوم‌شخص مفرد swallow چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد swallow در زبان انگلیسی swallows است.

ارجاع به لغت swallow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swallow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swallow

لغات نزدیک swallow

پیشنهاد بهبود معانی