با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Absorb

əbˈzɔːrb əbˈsɔːb / / əbˈzɔːb
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    absorbed
  • شکل سوم:

    absorbed
  • سوم‌شخص مفرد:

    absorbs
  • وجه وصفی حال:

    absorbing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
(مایع و گاز) جذب‌ کردن، جذب شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Cotton absorbs water.
- پنبه آب را جذب می‌کند.
- Plants absorb nutrients from the soil.
- گیاهان مواد مغذی را از خاک جذب می‌کنند.
verb - transitive
فرا‌گرفتن، یادگرفتن، درک‌کردن
verb - transitive
جذب ‌کردن (کسی)، مجذوب شدن در، غرق شدن در، (توجه کسی را) جلب ‌کردن، مجذوب‌ کردن، مغروق کردن، مستغرق بودن
- He is absorbed by thoughts of home.
- غرق در فکر وطن است.
- She has absorbing eyes.
- چشمان جذابی دارد.
verb - transitive
تحلیل بردن، کاهش دادن، تضعیف کردن، تحلیل رفتن
- The fever absorbed her strength.
- تب نیرویش را تضعیف کرد.
verb - transitive
(نور، گرما، انرژی و صدا) جذب کردن، (نور و صدا را) خفه کردن
- A material that absorbs sound.
- ماده‌ای که صدا را جذب می‌کند.
verb - transitive
درکشیدن، درآشامیدن، فروبردن، کاملاً فروبردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد absorb

  1. verb physically take in a liquid
    Synonyms: blot, consume, devour, drink in, imbibe, ingest, ingurgitate, osmose, soak up, sop up, sponge up, suck in, swallow, take in
    Antonyms: disperse, dissipate, eject, emit, exude, spew, vomit
  2. verb mentally take in information
    Synonyms: assimilate, comprehend, digest, follow, get, get into, grasp, incorporate, latch onto, learn, sense, soak up, take in, understand
    Antonyms: misunderstand, not get
  3. verb occupy complete attention
    Synonyms: captivate, concern, consume, employ, engage, engross, fascinate, fill, hold, immerse, involve, monopolize, obsess, preoccupy, rivet
    Antonyms: distract

ارجاع به لغت absorb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «absorb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/absorb

لغات نزدیک absorb

پیشنهاد بهبود معانی