گذشتهی ساده:
soaked upشکل سوم:
soaked upسومشخص مفرد:
soaks upوجه وصفی حال:
soaking upجذب کردن، مکیدن، به خود کشیدن (مایعی)
The dry earth soaked up the rain after months of drought.
زمین خشک پساز ماهها خشکسالی آب باران را به خود کشید.
The paper towel was completely soaked up with juice.
دستمال کاغذی، آبمیوه را کامل جذب کرد.
لذت بردن، بهره بردن، غرق شدن (در تجربهای و لذت بردن از آن)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They visited art galleries to soak up the creative energy.
آنها برای غرق شدن در حس خلاقیت به گالریهای هنری سر زدند.
We sat in the old café, soaking up the charm of the historic town.
در کافهی قدیمی نشستیم و از جذابیت شهر تاریخی لذت بردیم.
فهمیدن، یاد گرفتن، فرا گرفتن
Some students soak up new concepts more easily than others.
بعضی از دانشآموزان مفاهیم جدید را راحتتر میفهمند.
She quickly soaked up everything the teacher explained.
او بهسرعت همهی چیزی را که معلم توضیح میداد، یاد گرفت.
مصرف کردن، تمام کردن، خرج کردن (پول، منابع و...)
Upgrading the office equipment soaked up the entire year’s profits.
بهروزرسانی تجهیزات اداری، تمام سود سال را مصرف کرد.
The new project soaked up a huge amount of the budget.
پروژهی جدید بخش بزرگی از بودجه را تمام کرد.
آفتاب گرفتن، لذت بردن از آفتاب
لذت بردن از فضا/جو, غرق شدن در فضا/جو
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «soak up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/soak-up