درشت نوشتن، جلب کردن، اشغال کردن، احتکارکردن، مشغول، مجذوب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Julie is engrossed in the book.
جولی غرق در مطالعهی کتاب است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «engross» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/engross