آخرین به‌روزرسانی:

Engraver

ənˈɡreɪvər ɪnˈɡreɪvə

معنی

noun

کنده‌کار، حکاک، گرآوورساز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد engraver

  1. noun graver
    Synonyms:
    artist cutter carver sculptor etcher lapidary lithographer

ارجاع به لغت engraver

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «engraver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/engraver

لغات نزدیک engraver

پیشنهاد بهبود معانی