گذشتهی ساده:
distractedشکل سوم:
distractedسومشخص مفرد:
distractsوجه وصفی حال:
distractingحواس کسی را پرت کردن، توجه کسی را منحرف کردن، ذهن کسی را مشغول کردن، تمرکز کسی را برهم زدن، از چیزی غافل کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When studying I am distracted by the least noise.
هنگام مطالعه کمترین سر و صدا حواسم را پرت میکند.
The zoo distracted him for at least one afternoon.
باغ وحش لااقل برای یک بعدازظهر حواس او را به چیز دیگری معطوف کرد.
Children's attention is easily distracted.
توجه بچهها زود منحرف میشود.
The Church was distracted by internal strife.
کشمکشهای درونی کلیسا را مختل کرده بود.
She was distracted by the uncertainty of her future.
نامعلومی آیندهاش او را پریشان خاطر میکرد.
گذشتهی ساده distract در زبان انگلیسی distracted است.
شکل سوم distract در زبان انگلیسی distracted است.
وجه وصفی حال distract در زبان انگلیسی distracting است.
سومشخص مفرد distract در زبان انگلیسی distracts است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «distract» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/distract