گذشتهی ساده:
perplexedشکل سوم:
perplexedسومشخص مفرد:
perplexesوجه وصفی حال:
perplexingبهتزده کردن، گیج کردن، سردرگم کردن، سرگشته کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Such contradictions perplex the historian.
چنین تناقضاتی مورخ را سردرگم میکند.
Repeated tribulations had perplexed the old lady.
ناملایمات پیدرپی پیرزن را گیج و حیران کرده بود.
questions which have perplexed mankind since the beginning of the world
پرسشهایی که از آغاز جهان بشر را حیران کرده است
to perplex an issue
قضیهای را بغرنج کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «perplex» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perplex