امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Perplex

pərˈpleks pəˈpleks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    perplexed
  • شکل سوم:

    perplexed
  • سوم‌شخص مفرد:

    perplexes
  • وجه وصفی حال:

    perplexing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
بهت‌زده کردن، گیج کردن، سردرگم کردن، سرگشته کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Such contradictions perplex the historian.
- چنین تناقضاتی مورخ را سردرگم می‌کند.
- Repeated tribulations had perplexed the old lady.
- ناملایمات پی‌درپی پیرزن را گیج و حیران کرده بود.
- questions which have perplexed mankind since the beginning of the world
- پرسش‌هایی که از آغاز جهان بشر را حیران کرده است
- to perplex an issue
- قضیه‌ای را بغرنج کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد perplex

  1. verb confuse, mix up
    Synonyms:
    astonish astound baffle balk befuddle beset bewilder buffalo complicate confound discombobulate discompose dumbfound encumber entangle fog get to involve jumble muck muddle muddy the waters mystify nonplus perturb pose puzzle rattle ravel snarl up stumble stump surprise tangle thicken thwart
    Antonyms:
    clarify clear up enlighten explain

ارجاع به لغت perplex

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perplex» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perplex

لغات نزدیک perplex

پیشنهاد بهبود معانی