فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Perpetuity

ˌpɜrːpəˈtuːət̬i ˌpɜːpəˈtjuːəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
دوام، بقا، جاودانی، پایایی، ابد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- for perpetuity
- برای همیشه
- So lost to perpetuity.
- (میلتون) بدین طریق برای همیشه دچار ضلالت (شدند).
- a path to perpetuity of fame
- راهی به ابدیت شهرت، راهی برای شهرت جاودان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد perpetuity

  1. noun state of being perpetual
    Synonyms:
    eternity endlessness everlastingness continuance constancy endurance eternalness ceaselessness sempiternity world without end eternality
  1. noun unlimited time
    Synonyms:
    forever eternity infinity life eternalness sempiternity all-time eternality

Collocations

  • in perpetuity

    تا ابد، برای همیشه، به‌طور جاودانه

ارجاع به لغت perpetuity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perpetuity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perpetuity

لغات نزدیک perpetuity

پیشنهاد بهبود معانی