گذشتهی ساده:
muckedشکل سوم:
muckedسومشخص مفرد:
mucksوجه وصفی حال:
muckingشکل جمع:
mucksکود، کود تازه، سرگین، کثافت، پول، آلوده کردن، خراب کردن، زحمت کشیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the oily muck on the floor of my garage
مادهی روغنی و کثیف روی کف گاراژ من
The dog mucked up the rug.
سگ فرش را کثیف کرد.
وقت تلف کردن، ور رفتن به چیزی
گذشتهی ساده muck در زبان انگلیسی mucked است.
شکل سوم muck در زبان انگلیسی mucked است.
شکل جمع muck در زبان انگلیسی mucks است.
وجه وصفی حال muck در زبان انگلیسی mucking است.
سومشخص مفرد muck در زبان انگلیسی mucks است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «muck» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/muck