آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Filth

fɪlθ fɪlθ

معنی filth | جمله با filth

noun

چرک، کثافت، پلیدی، آلودگی، (مجازاً) هرزه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Your hands are full of filth; go wash them!

دستانت پر از کثافت است، برو آن‌ها را بشور.

moral filth

پلیدی اخلاقی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

young people who are drowned in drunken- ness and filth

جوانانی که در میخوارگی و هرزگی غوطه‌ورند

This magazine is full of filth and perversion.

این مجله پر از فساد و ضلالت است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد filth

ارجاع به لغت filth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «filth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/filth

لغات نزدیک filth

پیشنهاد بهبود معانی