با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Carrion

ˈkæriən ˈkæriən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    مردار، لاشه (به‌ویژه لاشه‌ی درحال پوسیدگی که خوراک برخی جانوران مانند کفتار است)
    • - Vultures feed on carrion.
    • - کرکس‌ها از مردار تغذیه می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد carrion

  1. noun decaying flesh
    Synonyms: remains, corpse, body

ارجاع به لغت carrion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carrion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carrion

لغات نزدیک carrion

پیشنهاد بهبود معانی