امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sterility

stəˈrɪləti stəˈrɪlɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سترونی، عقیمی، نازایی، بی‌باری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sterility

  1. noun The state or condition of being unable to reproduce sexually
    Synonyms:
    infertility barrenness incapacity fruitlessness sterilization
  1. noun The state or condition of being free from microorganisms
    Synonyms:
    sterilization asepsis antisepsis sterileness
  1. noun A lack of excitement, liveliness, or interest
    Synonyms:
    asepticism blandness colorlessness drabness dreariness dryness dullness flatness flavorlessness insipidity insipidness jejuneness lifelessness sterileness stodginess vapidity vapidness weariness

ارجاع به لغت sterility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sterility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sterility

لغات نزدیک sterility

پیشنهاد بهبود معانی