امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Insipidity

    ˌɪnsɪˈpɪdɪti ˌɪnsɪˈpɪdɪti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    بی‌مزگی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد insipidity

    1. noun The state or quality of being insipid
      Synonyms:
      blandness innocuousness insipidness jejuneness vapidity vapidness washiness wateriness wishy-washiness
    1. noun A lack of excitement, liveliness, or interest
      Synonyms:
      blandness insipidness dreariness asepticism colorlessness drabness dryness dullness flatness flavorlessness boringness jejuneness lifelessness sterileness sterility stodginess vapidity vapidness weariness

    ارجاع به لغت insipidity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «insipidity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insipidity

    لغات نزدیک insipidity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return