(سطح) صافی، صاف بودن، تختی، همواری، هموار بودن، مسطح بودن
A remarkable aspect of the Netherlands is the flatness of the country.
یکی از ویژگیهای قابل توجه هلند، مسطح بودن این کشور است.
the flatness of the countryside
هموار بودن حومهی شهر
(هیجانات و احساسات) بیاحساسی، یکنواختی، بینمکی، بیمزگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
All the critics remarked on the flatness of the performance.
همهی منتقدان به یکنواختی و بیاحساسی اجرا اشاره کردند.
There is a deliberate flatness in his expression.
در سیما و حالت چهرهی او نوعی یکنواختی و بیاحساسیِ عمدی دیده میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flatness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flatness