امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dullness

ˈdəlnəs ˈdʌlnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dullness

  1. noun quality of being boring
    Synonyms:
    flatness sameness routine uninterestingness aridity dryness drabness tediousness commonplaceness tedium monotomy dreariness insipidity vapidity staleness lifelessness familiarity boredom slowness
    Antonyms:
    action liveliness interest
  1. noun stupidity
    Synonyms:
    stupidness insensibility slowwittedness

ارجاع به لغت dullness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dullness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dullness

لغات نزدیک dullness

پیشنهاد بهبود معانی