یکسانی، یکشکلی، همانندی، همسانی
The sameness in their opinions led to a lack of meaningful discussion.
یکسانی در نظرات آنها منجر به بحث چشمگیری نشد.
The sameness of the products on the shelf was disappointing to consumers.
یکشکلی محصولات در قفسه برای مصرف کنندگان ناامیدکننده بود.
یکنواختی، بدون تنوع بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In the midst of sameness, he found comfort in familiar patterns.
در میان یکنواختی، او آرامش را در نقوش آشنا یافت.
The artist sought to break free from the sameness that plagued his work.
هنرمند بهدنبال رهایی از یکنواختی بود که آثارش را خستهکننده میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sameness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sameness