امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Oneness

ˈwʌnnəs ˈwʌnnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
یکتایی، یگانگی، برابری، وحدت، یکی بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a believer in the oneness of God
- معتقد به یکتایی خدا
- a oneness of purpose
- وحدت نظر، داشتن هدف مشترک
- numerical oneness
- تشابه عددی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oneness

  1. noun The condition of being one
    Synonyms: unity, singleness, singularity, accord, wholeness, concord, harmony, identity, individuality, indivisibility, integrity, sameness, unanimity, uniformity, union
  2. noun The quality or condition of being unique
    Synonyms: singleness, singularity, uniqueness
  3. noun The state of being entirely whole
    Synonyms: integrity, completeness, entirety, harmony, totality, indivisibility, wholeness
  4. noun The quality or condition of being exactly the same as something else
    Synonyms: identicalness, identity, sameness, selfsameness
  5. noun An identity or coincidence of interests, purposes, or sympathies among the members of a group
    Synonyms: solidarity, union, unity

ارجاع به لغت oneness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oneness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oneness

لغات نزدیک oneness

پیشنهاد بهبود معانی