شکل جمع:
individualitiesفردیت، بیتایی
Our products have a distinctive national individuality.
فرآوردههای ما دارای یک ویژگی منحصربهفرد ملی است.
شخصیت، کیستی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Gradually the child becomes aware of his individuality.
کمکم کودک به شخصیت خود پی میبرد.
(جمع) سلیقههای فردی، ویژگیهای فردی، علایق شخصی
We want to understand the individualities of each group.
ما میخواهیم ویژگیهای هر گروه را درک کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «individuality» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/individuality