Individualized

ˌɪndəˈvɪdʒuəlaɪzd ˌɪndəˈvɪdʒuəlaɪzd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    individualizes
  • وجه وصفی حال:

    individualizing

معنی‌ها

adjective
فردی، شخصی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective
اختصاصی، خاص
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد individualized

  1. verb Make personal or more personal
    Synonyms: singularized, personalized, signalized, marked, distinguished, discriminated, differentiated, characterized
  2. adjective Made for or directed or adjusted to a particular individual
    Synonyms: individualised, personalized, personalised

لغات هم‌خانواده individualized

ارجاع به لغت individualized

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «individualized» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/individualized

لغات نزدیک individualized

پیشنهاد بهبود معانی