آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ مهر ۱۴۰۳

    Habit

    ˈhæbɪt ˈhæbɪt

    شکل جمع:

    habits

    معنی habit | جمله با habit

    noun B1

    عادت، خو، مشرب، ظاهر، روش

    to form a habit

    خو گرفتن، عادت کردن

    Gambling is a bad habit.

    قماربازی عادت بدی است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    His father had the habit of coughing regularly and spitting on the ground.

    پدرش عادت داشت مرتب سرفه کند و روی زمین تف بیندازد.

    Cigarette smoking can easily become a habit.

    سیگار کشیدن می‌تواند به‌آسانی تبدیل به اعتیاد شود.

    a habit of the mind

    خصلت فکری

    a trailing habit

    (گیاه) تمایل به آویخته شدن

    He has fallen into the habit of borrowing money.

    او به پول قرض کردن خو گرفته است.

    Gradually the child fell out of the habit of sucking his thumb.

    کودک به‌تدریج عادت مکیدن انگشت خود را فراموش کرد.

    noun

    جامه، لباس روحانیت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Christian monks' habit

    جامه‌ی راهبان مسیحی

    a priest's habit

    لباس کشیش

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a riding habit

    لباس اسب‌سواری

    verb - intransitive

    جامه پوشیدن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد habit

    1. noun tendency, practice
      Synonyms:
      way manner custom practice fashion rule nature bent inclination disposition routine style use bias penchant predisposition proclivity proneness weakness addiction constitution groove habitude set turn consuetude dependence fixation mannerism mode obsession pattern praxis propensity quirk rut second nature susceptibility thing usage wont fixed attitude frame of mind gravitation hangup impulsion make-up
    1. noun dress, clothing, often for a particular purpose
      Synonyms:
      clothing garment apparel robe costume riding clothes garb habiliment vestment

    Collocations

    become a habit

    عادت شدن

    break a habit

    ترک عادت کردن

    nasty habit

    عادت زشت، عادت ناپسند

    Idioms

    break oneself of a habit

    خود را از عادت یا اعتیادی رهانیدن

    fall (or get) into the habit (of)

    خوگرفتن (به)، به عادتی دچار شدن

    fall (or get) out of the habit (of)

    عادتی را ترک کردن

    لغات هم‌خانواده habit

    noun
    habit, habitue
    adjective
    habitual
    verb - transitive
    habituate
    adverb
    habitually

    سوال‌های رایج habit

    شکل جمع habit چی میشه؟

    شکل جمع habit در زبان انگلیسی habits است.

    ارجاع به لغت habit

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «habit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/habit

    لغات نزدیک habit

    • - habiliment
    • - habilitate
    • - habit
    • - habit-forming
    • - habitability
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    interceptor into ironically isn't it looks like it takes two to tango item of news I've Jan jat jaw JK jupiter judicable juggler قانون‌گذاری قیمومت غنج ارجاع ارزش‌گذاری ارغنون نصیب نغمه نغمه‌سرا نغمه‌خوان مقننه کارگزاری مغفرت تغافل کامکار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.