فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wont

wɒːnt wəʊnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • آموخته، معتاد به، خو گرفته، عادت، رسم، خو گرفتن یا خو دادن
    • - He went to bed early as was his wont.
    • - برحسب عادت زود به بستر رفت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wont

  1. adjective in the habit of
    Synonyms: accustomed, given, inclined, used, used to

ارجاع به لغت wont

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wont» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wont

لغات نزدیک wont

پیشنهاد بهبود معانی