فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Robe

roʊb rəʊb
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    robed
  • شکل سوم:

    robed
  • سوم شخص مفرد:

    robes
  • وجه وصفی حال:

    robing
  • شکل جمع:

    robes

معنی و نمونه‌جمله

  • noun adverb countable
    ردا، لباس بلند و گشاد، جامه بلند زنانه، پوشش،جامه دربر‌کردن
    • - The king and queen were robed in blue.
    • - شاه و ملکه جامه‌ی آبی به تن داشتند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد robe

  1. noun gown, often for wearing at home
    Synonyms: bathrobe, cape, costume, covering, dress, dressing gown, frock, garment, habit, housecoat, kimono, mantle, muumuu, negligee, outfit, peignoir, vestment, wrapper

ارجاع به لغت robe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «robe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/robe

لغات نزدیک robe

پیشنهاد بهبود معانی