شکل جمع:
costumesلباس، پوشش، جامه (محلی و تاریخی)
They were all costumed in formal attire.
همگی به جامههای رسمی ملبس بودند.
The museum has a collection of national costumes from around the world.
این موزه، مجموعهای از لباسهای ملی از سراسر جهان دارد.
a museum of costumes
موزهی لباس
bathing costume
(انگلیس) لباس شنا
لباس، جامه، پوشش (که برای اهداف سرگرمی و... استفاده میشود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The players wore Ghajar costumes.
بازیگران جامههای دوران قاجار را پوشیده بودند.
Children love dressing up in superhero costumes.
کودکان، عاشق پوشیدن لباس ابرقهرمانها هستند.
Scenery and costume were more important to him than the music.
او به صحنهپردازی و جامهآرایی بیشتر از موسیقی اهمیت میداد.
نمایش تاریخی (که در آن هنرپیشگان جامههای دورهی مربوطه را میپوشند)
طراح لباس
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «costume» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/costume