گذشتهی ساده:
fashionedشکل سوم:
fashionedسومشخص مفرد:
fashionsوجه وصفی حال:
fashioningشکل جمع:
fashionsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رایج، مد، رسم، باب
غیرمرسوم، ازمدافتاده، ناباب
تا اندازهای، تاحدی، نه چندان
به شیوهی، به سبک، به رسم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fashion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fashion