شکل جمع:
prescriptionsصدور فرمان، امریه، نسخهنویسی، تجویز، نسخه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the prescription of an individual's duties toward others
تعیین وظایف فرد نسبت به دیگران
a doctor's prescription
نسخهی دکتر
prescription drugs
داروهای خریدنی با نسخه
prescription glasses
عینک طبی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prescription» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prescription