آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Preparation

    ˌprepəˈreɪʃn ˌprepəˈreɪʃn

    شکل جمع:

    preparations

    معنی preparation | جمله با preparation

    noun countable B1

    تهیه، تدارک، آماده‌سازی، آمادگی، تمهید، تهیه مقدمات، اقدام مقدماتی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    the preparation of land for cultivation

    آماده‌سازی زمین برای کشت

    She spent several years in the preparation of this literary masterpiece.

    چندین سال را صرف تدوین این شاهکار ادبی کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    war preparations

    تدارکات جنگی

    I can't pass this exam without preparation.

    بدون آمادگی نمی‌توانم در این امتحان قبول شوم.

    noun countable

    آماده‌سازی دارو برای استفاده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    skill in the preparation of herbal drugs

    مهارت در درست کردن داروهای گیاهی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد preparation

    1. noun development, readiness
      Synonyms:
      readiness preparing training education evolution construction arrangement plan formation establishment base basis foundation background homework study qualification provision precaution safeguard alertness expectation anticipation foresight readying build-up making ready getting ready groundwork putting in order measure fitting gestation incubation lead time manufacture substructure dry run rehearsal tryout workout schoolwork rundown
      Antonyms:
      unreadiness
    1. noun something concocted, put together
      Synonyms:
      mixture compound composition blend product concoction arrangement medicine brew confection decoction tincture
      Antonyms:
      ingredient

    لغات هم‌خانواده preparation

    noun
    preparation, preparedness, preparations
    adjective
    prepared, preparatory
    verb - transitive
    prepare

    سوال‌های رایج preparation

    شکل جمع preparation چی میشه؟

    شکل جمع preparation در زبان انگلیسی preparations است.

    ارجاع به لغت preparation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «preparation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preparation

    لغات نزدیک preparation

    • - prepackage
    • - prepaid
    • - preparation
    • - preparations
    • - preparations are underway
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.