امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Readiness

ˈredinəs ˈredinəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun C1
آمادگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- our readiness for a military confrontation
- آمادگی ما برای یک برخورد نظامی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد readiness

  1. noun skill; eagerness
    Synonyms:
    address adroitness alacrity aptness deftness dexterity dispatch ease eloquence expedience expedition facility fitness fluency good will handiness inclination keenness maturity preparation preparedness promptitude promptness prowess quickness rapidity ripeness sleight volubility willingness
    Antonyms:
    discouragement unpreparedness

لغات هم‌خانواده readiness

  • noun
    readiness
  • verb - transitive
    ready

ارجاع به لغت readiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «readiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/readiness

لغات نزدیک readiness

پیشنهاد بهبود معانی