با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Sleight

sˈlaɪt slaɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
زبردستی، زرنگی، حیله، تردستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sleight

  1. noun Ability
    Synonyms: dexterity, skill, adroitness, deftness, dexterousness, prowess, expertise, manual dexterity
  2. noun A trick
    Synonyms: artifice, deception, trick, device, dodge, craft, feint, gimmick, imposture, jig, maneuver, ploy, ruse, stratagem, subterfuge, hoax, wile, shenanigan, take-in

ارجاع به لغت sleight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sleight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sleight

لغات نزدیک sleight

پیشنهاد بهبود معانی