آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Craft

    kræft krɑːft

    گذشته‌ی ساده:

    crafted

    شکل سوم:

    crafted

    سوم‌شخص مفرد:

    crafts

    وجه وصفی حال:

    crafting

    شکل جمع:

    crafts

    معنی craft | جمله با craft

    noun countable uncountable B2

    مهارت، صنعت، کاردستی، صنایع دستی، هنر، فن (در طراحی، ساخت، اجرا)

    شکل جمع: crafts

    She learned the ancient craft of glassblowing.

    او هنر باستانی شیشه‌گری را آموخت.

    She sells her crafts at the local market.

    او کار‌های دستی‌اش را در بازار محلی می‌فروشد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He was a carpenter and practiced his craft with dexterity.

    او نجار بود و حرفه‌اش را با مهارت دنبال می‌کرد.

    The novel demonstrates her literary craft at its best.

    این رمان بهترین نمایش از مهارت ادبی اوست.

    manual craft

    مهارت دستی

    great craft in catching fish

    چیره‌دستی زیاد در ماهی‌گیری

    the journalistic craft

    حرفه‌ی روزنامه‌نگاری

    an international craft festival

    جشنواره‌ی بین‌المللی هنرهای دستی

    the craft of ironmongers

    صنف آهنگران

    noun countable

    قایق، شناور، هواگرد، هواپیما

    شکل جمع: craft

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    When the sea is stormy, small craft should not put to sea.

    وقتی که دریا توفانی است، قایق‌ها نباید به دریا بروند.

    The air force has several new surveillance craft.

    نیروی هوایی، چندین هواپیمای تجسسی جدید دارد.

    noun uncountable

    نیرنگ، حیله‌گری، فریب‌کاری، مکر

    Through a series of subtle crafts and ploys, she gained control of the company.

    از طریق مجموعه‌ای از ترفندها و نیرنگ‌های ظریف، کنترل شرکت را به دست گرفت.

    He used craft to manipulate the outcome of the meeting.

    او با فریب‌کاری نتیجه‌ی جلسه را به نفع خود تغییر داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to resort to craft

    به نیرنگ متوسل شدن

    an enemy of great craft and subtlety

    دشمن پرحیله و بسیار زرنگ

    verb - transitive

    ساختن، درست کردن (با مهارت)

    The author crafted a compelling narrative that kept readers engaged.

    نویسنده روایت جذابی خلق کرد که خوانندگان را مجذوب نگه داشت.

    The artist carefully crafted each piece of jewelry by hand.

    هنرمند با دقت هر قطعه‌ی جواهر را به‌صورت دست‌ساز درست کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    skillfully crafted table

    میزی که با هنرمندی ساخته شده است

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد craft

    1. noun expertise, skill
      Synonyms:
      ability skill competence proficiency aptitude knack adroitness dexterity technique expertness cleverness art know-how adeptness artistry cunning ingenuity
    1. noun deceit, scheme
      Synonyms:
      trickery deceit cunning guile artifice duplicity scheme stratagem ruse wiles artfulness craftiness slyness subterfuge strategy shrewdness wiliness contrivance foxiness disingenuity cageyness canniness art subtlety
      Antonyms:
      honesty openness
    1. noun business, discipline
      Synonyms:
      work business occupation employment career profession trade line calling vocation pursuit art métier discipline handicraft
      Antonyms:
      recreation entertainment avocation
    1. noun water or air vehicle
      Synonyms:
      boat ship vessel airplane plane watercraft aircraft barge shipping air ship spacecraft bottom blimp zeppelin

    Collocations

    arts and crafts

    هنر(ها) و پیشه (ها)، پیشه و هنر

    هنر و کارهای دستی

    Idioms

    the gentle craft (or art)

    1- ماهیگیری 2- (مهجور) کفاشی

    سوال‌های رایج craft

    گذشته‌ی ساده craft چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده craft در زبان انگلیسی crafted است.

    شکل سوم craft چی میشه؟

    شکل سوم craft در زبان انگلیسی crafted است.

    شکل جمع craft چی میشه؟

    شکل جمع craft در زبان انگلیسی crafts است.

    وجه وصفی حال craft چی میشه؟

    وجه وصفی حال craft در زبان انگلیسی crafting است.

    سوم‌شخص مفرد craft چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد craft در زبان انگلیسی crafts است.

    ارجاع به لغت craft

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «craft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/craft

    لغات نزدیک craft

    • - cradle
    • - cradlesong
    • - craft
    • - craft union
    • - craftsman
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.