آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۱ تیر ۱۴۰۳

    Shipping

    ˈʃɪpɪŋ ˈʃɪpɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    shipped

    شکل سوم:

    shipped

    سوم‌شخص مفرد:

    ships

    معنی shipping | جمله با shipping

    noun uncountable C1

    کشتی‌رانی

    The shipping industry is a vital part of global trade.

    صنعت کشتی‌رانی بخش حیاتی تجارت جهانی است.

    The shipping route was closed due to bad weather.

    مسیر کشتی‌رانی به‌دلیل بدی آب‌وهوا بسته شد.

    noun uncountable

    ترابری، ارسال، حمل‌ونقل، باربری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The shipping of goods by sea is a cost-effective transportation method.

    حمل‌ونقل کالا ازطریق دریا یک روش حمل‌ونقل مقرون‌به‌صرفه است.

    The shipping of hazardous materials requires special precautions.

    ارسال مواد خطرناک نیاز به اقدامات احتیاطی خاصی دارد.

    noun plural

    کشتی‌ها، ناوگان

    the shipping are waiting to be unloaded.

    کشتی‌ها آماده‌ی تخلیه شدن هستند.

    The captain inspected the shipping before setting sail.

    کاپیتان ناوگان را قبل‌از حرکت بازرسی کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد shipping

    1. noun ships
      Synonyms:
      cargo ships passenger freight sailing steam merchant vessels merchant-marine war transport
    1. verb transport commercially
      Synonyms:
      transporting sending forwarding mailing exporting transmitting dispatching consigning directing addressing
      Antonyms:
      keeping holding disembarking
    1. noun transportation
      Synonyms:
      transport freighting trucking airborne traffic
    1. verb go on board
      Synonyms:
      embarking
    1. verb to cause to be transported; send.
      Synonyms:
      sending

    سوال‌های رایج shipping

    گذشته‌ی ساده shipping چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده shipping در زبان انگلیسی shipped است.

    شکل سوم shipping چی میشه؟

    شکل سوم shipping در زبان انگلیسی shipped است.

    سوم‌شخص مفرد shipping چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد shipping در زبان انگلیسی ships است.

    ارجاع به لغت shipping

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shipping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shipping

    لغات نزدیک shipping

    • - shippable
    • - shipper
    • - shipping
    • - shipping clerk
    • - shipping room
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.