گذشتهی ساده:
shippedشکل سوم:
shippedسومشخص مفرد:
shipsکشتیرانی
The shipping industry is a vital part of global trade.
صنعت کشتیرانی بخش حیاتی تجارت جهانی است.
The shipping route was closed due to bad weather.
مسیر کشتیرانی بهدلیل بدی آبوهوا بسته شد.
ترابری، ارسال، حملونقل، باربری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The shipping of goods by sea is a cost-effective transportation method.
حملونقل کالا ازطریق دریا یک روش حملونقل مقرونبهصرفه است.
The shipping of hazardous materials requires special precautions.
ارسال مواد خطرناک نیاز به اقدامات احتیاطی خاصی دارد.
کشتیها، ناوگان
the shipping are waiting to be unloaded.
کشتیها آمادهی تخلیه شدن هستند.
The captain inspected the shipping before setting sail.
کاپیتان ناوگان را قبلاز حرکت بازرسی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shipping» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shipping