فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Aircraft

ˈerkræft ˈeəkrɑːft

شکل جمع:

aircraft

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

هواپیما، هواگرد، طیاره

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The aircraft landed gracefully on the runway.

هواپیما به‌زیبایی روی باند فرود آمد.

The aircraft carried hundreds of passengers to their destination.

این هواگرد صدها مسافر را به مقصد رساند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aircraft

  1. noun airplane
    Synonyms:
    jet airliner helicopter chopper airplane flying machine airship balloon zeppelin UFO flying saucer blimp

Collocations

assault aircraft

هواپیمای هجومی

ارجاع به لغت aircraft

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aircraft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aircraft

لغات نزدیک aircraft

پیشنهاد بهبود معانی