با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Helicopter

    ˈheləˌkɑːptər ˈheləkɒptə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      helicopters

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable A2
    بالگرد، هلیکوپتر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The helicopter soared above us.
    - بالگرد بالای سرمان اوج گرفت.
    - I heard the sound of a helicopter in the distance.
    - صدای هلیکوپتر را از دور شنیدم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد helicopter

    1. noun aircraft
      Synonyms: autogiro, chopper, copter, eggbeater, whirlybird

    ارجاع به لغت helicopter

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «helicopter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/helicopter

    لغات نزدیک helicopter

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند