گذشتهی ساده:
balloonedشکل سوم:
balloonedسومشخص مفرد:
balloonsوجه وصفی حال:
ballooningشکل جمع:
balloonsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(گشودن یا گشاد کردن شریان توسط بالون) رگ دشتاری به کمک بالون، آنژیوپلاستی توسط بالون
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «balloon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/balloon