آخرین به‌روزرسانی:

Bladder

ˈblædər ˈblædə

شکل جمع:

bladders

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

کیسه، آبدان، مثانه، بادکنک، پیشابدان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He had a weak bladder and went to the bathroom often.

مثانه‌اش ضعیف بود و مرتب مستراح می‌رفت.

a football bladder

تویی توپ فوتبال

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bladder

  1. noun a distensible membranous sac (usually containing liquid or gas)
    Synonyms:
    bag pouch pocket sac vesicle blister vesica inflate

سوال‌های رایج bladder

شکل جمع bladder چی میشه؟

شکل جمع bladder در زبان انگلیسی bladders است.

ارجاع به لغت bladder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bladder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bladder

لغات نزدیک bladder

پیشنهاد بهبود معانی